کد مطلب:33479 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191

این گونه تعابیر حاکی از بدبینی نسبت به انسان نیست، بلکه نوعی











این خصیصه ی متون دینی حاوی نكته ی پند آموزی است: در واقع این متون به این شیوه، نوعی انسان شناسی واقع بینانه در اختیار ما می گذارند. آدمیان باید به تبع این انسان شناسی واقع بینانه، بینش خو را از خود و نیز انتظاراتشان را نسبت به زندگی جمعی بشری تصحیح كنند.

خداوند هنگامی كه انسان را می آفرید، به ملائكه فرمود كه من خلیفه ای در زمین می نهم. ملائكه به اعتراض گفتند كه چرا این موجود خونریز و مفسد را می آفرینی؟

اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفك الدماء (بقره، 30)

خداوند سخن ملائكه را نفی نكرد، یعنی نفرمود كه این موجود، مفسد و خونریز نیست و نظر شما درباره ی او اشتباه است. بلكه سكوت كرد و در واقع آن مدعا را پذیرفت، ولی فرمود:

[صفحه 49]

انی اعلم ما لا تعلمون (بقره، 30)

من چیزی را می دانم كه شما نمی دانید.

این نشان می دهد كه، دنیا از این گونه موجودات مفسد خونریز پر شده است. یعنی ما آدمیان كه در نشئه ی طبیعت ساكن هستیم چنان خصائل ذاتی و اصلی و اولیی داریم. نباید به گزاف گمان كرد كه این اوصاف، صفات ثانوی و عارضی انسان هستند. بر عكس این خصائل اولی و واقعی اند. اینطور نیست كه آدمیان در اصل ضعیف و هلوع و جزوع و منوع و.. نبوده اند، اما به علت ورود به این جهان، یا گرفتار آمدن در چنبره ی حیات جمعی این اوصاف را پیدا كرده اند. از ظواهر آیات قرآن این گونه برمی آید كه این اوصاف، اولی هستند.


صفحه 49.